Saturday, April 24, 2004

دريا،
من هيچ چيزی رو با لبِ تو عوض نمی کنم!!!
دوست خوبم، م.س. ، خيلی باحالی! خيلی چاکرتيم!

پ.ن. ببينين چقدر باحاله که من ازش تعريف می کنم!(اين چيزه بسيار عجيبيه!(

Wednesday, April 21, 2004

فروغ، فروغ، فروغ،
گاهی شک می کنم نکنه تو هم به اندازه ی من دلت گرفته بود :(
کاش علی کوچولو از بوق کاميون نمی ترسيد
و می شد گاهی،
از مغازه ی آنطرف خيابان هم شکلاتی بخرد


از نوشته های نويسنده ای بزرگ، با تصرف و تلخيص

Wednesday, April 14, 2004

رنگ ها، رنگ ها، رنگ ها...
می تابند و می تابند و می تابند...
و می تابند....
تو عشق منی، مگه نه؟
-اوهوم!
پس چرا روزايی می آد که دوستت ندارم؟ :(


Thursday, April 08, 2004

علی راست می گفت، زمان همه چيز رو عوض می کنه...آی آی آی از دست اين زمان!
زمين، من تو را می پرستم، تو را
دلم می خواست...

پ.ن. چارچوب، منفورترين پديده ی دنيا...

Sunday, April 04, 2004

If you're not my type,
I'll become your type