کاش علی کوچولو از بوق کاميون نمی ترسيد
و می شد گاهی،
از مغازه ی آنطرف خيابان هم شکلاتی بخرد
از نوشته های نويسنده ای بزرگ، با تصرف و تلخيص
و می شد گاهی،
از مغازه ی آنطرف خيابان هم شکلاتی بخرد
از نوشته های نويسنده ای بزرگ، با تصرف و تلخيص
Wednesday, April 21, 2004
Previous Posts
- رنگ ها، رنگ ها، رنگ ها... می تابند و می تابند و می...
- تو عشق منی، مگه نه؟ -اوهوم! پس چرا روزايی می آد که...
- علی راست می گفت، زمان همه چيز رو عوض می کنه...آی آ...
- زمين، من تو را می پرستم، تو را
- دلم می خواست... پ.ن. چارچوب، منفورترين پديده ی دن...
- If you're not my type, I'll become your type
- نوروز، يادگاری از زمانی که ايرانيان عرب نبودند!!!
- برگرد...خواهش می کنم بـرگـرد... و ای انسان، آيا نم...
- ماه! تو چرا کچَلی؟
- دوستای جديد با وفان و بس
0 Comments:
Post a Comment
<< Home