"برای زندگی من يک بهانه کافيست
و برای مرگم، ترس نبودن بهانه..."
و برای مرگم، ترس نبودن بهانه..."
Wednesday, March 03, 2004
Previous Posts
- می گفت: نبودن لباش روی لبهام ديوونم می کنه. می گفت...
- تو عشق منی، مگه نه؟ -اوهوم! پس واسه همينه که اينقد...
- جای سهراب چه خالی...
- 18خداوند فرمود:«شايسته نيست آدم تنها بماند. بايد ب...
- چشم من مست شد از ديدن روی چو مهش///گوش من مست ز آو...
- به يا دگار می نويسم خطی از رنگ زمان از جنس نور با ...
- *محدوديت سنی 20 سال* من به ملاقاتشان رفتم: آب را د...
- روزی می آد... روزی می آد که بغض توی گلومون خشک می...
- چرا فکر می کنی جر می زنم؟ به خدا از اول منظورم از ...
- همه فکر می کنن امروز تولد منه... ولی امروز تولدم ن...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home