Thursday, December 25, 2003

دست از طلب ندارم تا کام من بر آيد///يا تن رسد به جانان يا جان ز تن برآيد
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر///کز آتش درونم دود از کفن برآيد
بنمای رخ که خلقی واله شوندو حيران///بگشای لب که فرياد از مرد و زن برآيد
جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش///نگرفته هيچ کامی جان از بدن برآيد
از حسرت دهانش آمد بتنگ جانم///خودکام تنگدستان کی زان دهن برآيد
گويند ذکر خيرش در خيل عشق بازان///هرجاکه نام حافظ در انجمن برآيد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home